محکم به شیشه خوردم...

ساخت وبلاگ
 

دوم فروردین نود و پنج

حتما این پرنده ها رو دیدی که توی فضای بسته گرفتار میشن و بال بال میزنن

خودشونو به در و پنجره میکوبن تا راه گریزی پیدا کنن............

حکایت من بود که به شوق دیدنت پر کشیدم و با ذوق به سمتت اومدم ولی محکم به شیشه خوردم

طوری که تا چند روز از شک نمیتونستم خودمو جمع کنم....

آخه تو که نمیدونی از چندین روز قبل چقدر تدارک دیده بودم.....

همۀ اینها رو رها کن فقط میخواستم سرمو روی سینت بزارم

باور کن از کل دنیا فقط همینو میخواستم......................

توی صف بودم و داشتن بلیط رو آخرین بار چک میکردن و از پشت درب شیشه ای هواپیما رو میدیدم که...

محکم به شیشه خوردم.............

 

روزنگار یک عاشقانه...
ما را در سایت روزنگار یک عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6royayemahalame بازدید : 399 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 14:14